اندیشکدههای رژیم صهیونیستی نقش مهمی در تحلیل، ارائه بینش و تصمیمسازی در مورد مسائل مختلف منطقهای دارند. بررسی دیدگاههای این اندیشکدهها درخصوص مسائل پس از سقوط رژیم اسد، نمایانگر ماهیت پیچیدهی رخدادها و پیامدهای آن برای امنیت و ثبات منطقهای رژیم است. موضع مشترک اندیشکدههای رژیم صهیونیستی در مورد بحران سوریه، بیانگر چالشها و فرصتهای توامان این رخدادها برای رژیم صهیونیستی است و کارشناسان معتقدند اسرائیل باید تحولات سوریه را با توجه به اهداف اصلی خود یعنی کاهش قابلتوجه نفوذ ایران در سوریه، جلوگیری از بازسازی قابلیتهای حزبالله در لبنان و حفاظت از مرزهای خود در برابر تهدیدات رصد کند.
موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS)، رویدادهای سوریه را بهعنوان فرصتی برای اسرائیل تعبیر میکند که میتواند با تشدید آسیبها به ایران و محور مقاومت و تکهتکه کردن این محور، وضعیت امنیتی خود را تقویت و بازیابی مقاومت در آینده را دشوار سازد. در بخشی از گزارش بیان شده است: “این تحولات فرصتی برای اسرائیل فراهم میکنند تا از دستاوردهای خود در برابر محور مقاومت استفاده کند. با اینحال، چنین اقدامی مستلزم رویکردی فعالانه برای حفاظت از منافع اسرائیل در منطقه است که فراتر از تضعیف نفوذ ایران در سوریه خواهد بود. این اقدامات میتوانند شامل جلوگیری از دستیابی عناصر افراطی به تسلیحات استراتژیک، توقف حمل و نقل تسلیحات و مسدود کردن فعالیتهای ضد اسرائیلی در امتداد مرز با کنترل عناصر مثبت در آنجا باشند. [۱]
موسسه INSS، سه سناریوی احتمالی برای آینده سوریه در نظر گرفته است:
- سوریه تکهتکه، با نیروهای مختلف که مناطق مختلف را کنترل میکنند و در درگیریهای مکرر شرکت میکنند.
- اتخاذ یک ساختار فدرال؛
- ظهور یک رژیم جدید در چارچوب یکپارچه سوریه
کارشناسان این موسسه معتقدند “تواناییهای نظامی گروههای شورشی به مراتب کمتر از ایران و نیروهای نیابتی آن بوده و دشمن اصلی این شورشیان، محور اسد- ایران- حزبالله در کنار سایر عوامل داخلی سوریه هستند. در نتیجه، بعید است اسرائیل در آینده نزدیک اولویت اصلی این گروهها باشد. همچنین شورشیان در منطقه مرزی با اسرائیل، بقایای ارتش آزاد سوریه و نیروهای دروزی هستند که نگرش مثبتی نسبت به اسرائیل داشته و در گذشته توانستهاند با آنها کار کنند.”
توصیههای موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) درخصوص اقدامات اسرائیل به صورت زیر ارائه شده است:
- رویکرد فعالانه در سوریه و گفتگو با عناصر متمایل به اسرائیل برای کمک به تامین منافع اسرائیل و در عینحال عدم دخالت مستقیم و کمک نظامی قابلتوجه به عناصر مربوط
- ارائه کمکهای “نرم” با الهام از طرح “همسایه خوب” در قالب کمکهای پزشکی و غذا به سوریها
- حفظ حضور نظامی بازدارنده در مرزها
- تلاش برای ممانعت از حضور ایران در منطقه
- حمله به اهداف نظامی حاوی سلاحهای استراتژیک که ممکن است به دست گروههای افراطی بیفتد
- گفتوگو با کشورهای عربی از جمله مصر، اردن و امارات متحده عربی برای جلب حمایت آنها و ارائه طرحی سریع و واقعبینانه برای نظم سیاسی باثبات و مورد توافق در سوریه [۱]
موسسه اورشلیم برای استراتژی و امنیت (JISS)، نیز در گزارشی سیاستی، فروپاشی رژیم بشار اسد را یک ضربه استراتژیک برای محور چین-روسیه-ایران-کرهشمالی برشمرده و در گزارشی به بررسی تهدیدات و مزایای این رویدادها برای اسرائیل میپردازد. این موسسه قرارگیری ایران در معرض فشار فزآینده و احتمال اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران را از مزایای قابلتوجه این تحولات میداند و تهدیدات را در سه حوزه دستهبندی میکند:
- هرج و مرج: ناآرامیهای قابلپیشبینی در پی عدم توانایی اعمال قانون و نظم از سوی نیروهای هیئت تحریرالشام در کنار تلاش گروههای اقلیت دروزیها، کردها، و علویها برای دفاع از مناطق نیمهخودمختار خود
- رادیکالیسم اسلامگرا: جهتگیری ایدئولوژیک عناصر هیئت تحریرالشام که بعید است امکان اجرای آزادیهای دموکراتیک را فراهم کنند. احتمال تغییر نگاه شورشیان نسبت به اسرائیل و تلاش برای بازگرداندن بلندیهای جولان به سوریه از جمله تهدیدات قابلپیشبینی میباشد
- هژمونی ترکیه: حمایت آشکار اردوغان از شورشیان که میتواند موجب تداوم شرایط آشفته و ایجاد نگرانی کشورهای منطقه مانند اردن، مصر و امارات از قدرتگیری اخوانالمسلمین در منطقه شود [۲]
این موسسه نیز معتقد است پاسخ اسرائیل باید نظامی و دیپلماتیک باشد. پاسخ اولیه و عظیم نظامی که محقق شد و پاسخ استراتژیک از طریق ایجاد اطمینان از عدم واگذاری نیروهای دموکراتیک سوریه به اردوغان، کنترل کردها با حمایت ایالاتمتحده آمریکا و هماهنگی نزدیک با اردن، امارات، مصر و عربستان سعودی برای حفظ منافعشان و تلاش برای بازسازی و بازگرداندن آوارههای سوری و در نهایت ایجاد احساس امنیت برای علویها و سایر اقلیتها در سوریه با هدف کاهش تعارضات، منزویکردن کامل حزبالله و مسدودسازی تمامی راهها برای بازسازی محور مقاومت محقق میگردد. [۲]
در انتهای این گزارش دو نظر تکمیلی ارائه شده است:
- پیشنهاد به روسها برای فاصله گرفتن از موقعیت دستیار استراتژیک چین و از سرگیری روابط با ایالاتمتحده و غرب
- تلاش برای ایجاد بحران سریع و پویا در ایران و فروپاشی داخلی مشابه آنچه در سوریه رخ داد و تلاش مستقیم برای نابودی پروژه هستهای ایران [۲]
مرکز امنیت و امور خارجی بیتالمقدس (JCFA)، جولانی را یک اسلامگرای متعهد معرفی میکند که قول داده است یک جمهوری اسلامی در سوریه ایجاد کند. در بخشی از گزارش این موسسه با عنوان “سوریه پس از اسد: برندگان و بازندگان، بحران و فرصت” آمده است: “عاقلانه است که غرب به خاطر داشته باشد که HTS مخفف آزادی کل شام است، که در بافت معاصر آن نه تنها سوریه، بلکه لبنان، اسرائیل (شامل یهودیه و سامره) و اردن را نیز شامل میشود.” [۳]
در این گزارش ترکیه با عنوان برنده تحولات سوریه و “متعهدترین و مجهزترین کشور برای تغذیه از لاشه سوریه” یاد شده است و روسیه و ایران بازندههای این میدان هستند. کارشناسان مرکز امنیت و امور خارجی بیتالمقدس بر این باورند که “اسرائیل نباید به ترکیه اجازه دهد که بهتنهایی به تصرفات اراضی و دستاوردهای سیاسی دست یابد و باید هر منطقهای را که در مجاورت قلمرو بلندیهای جولان فعلی اسرائیل است، از جمله قلههای کوه هرمون که اکنون تحت کنترل اسرائیل نیستند، اشغال کند. این اراضی اضافی برای دفاع در برابر اسلامی شدن آینده سوریه، که کشوری نسبتاً سکولار در زمان اسد بود، مفید خواهد بود. اسرائیل باید با جامعه دروزی سوریه که به جامعه دروزی اسرائیل نزدیک است ارتباط بگیرد. همچنین جمعیت کثیری از کردهای ضد ترکیه در سوریه نیز ممکن است بهعنوان متحدان ارزشمندی برای جلوگیری یا حداقل مانع از هرگونه تلاش مصمم امپراتوری آنکارا برای تبدیل بخش بزرگی از خاک سوریه به ترکیه ایفای نقش کنند” [۳]
منابع:
[۱] Carmit Valensi, “Developments in Syria—Significance for Israel”, Institute for National Security Studies (INSS), 2024
[۲] “Mapping the Post-Assad Landscape”, The Jerusalem Institute for Strategy and Security (JISS), 2024
[۳] “Post-Assad Syria_ Winners and Losers, Crisis and Opportunity”, Jerusalem Center for Public Affairs (JCFA), 2024