کشیدگی ردیف و محتوا

۱- آنچه در حال وقوع است ایجاد یک اتمسفر بی‌طرفی فعال در مواجهه با اقدامات سلطه‌جویانه باند تبهکاری آمریکایی (با عاملیت رژیم صهیونیستی و شرکای دائمی و موقت خود) در منطقه غرب آسیاست. بی‌تردید جمهوری اسلامی محکوم و محتوم به اندیشیدن طرحی نو در عرصه رویارویی است. فصل جدیدی رقم خورده و دیگر نمی‌توان از این سیر و سرعت تحولات، با واژگانی از قبیل پیچ تاریخی و مقطع حساس کنونی عبور کرد و تقلیل مسئله داد. با مارپیچ تاریخی روبرو هستیم. هر نظام حکمرانی تابع قصه‌ای پایدار است و تصویر آن مقابل دیدگان. ستون و شاکله گفتمان انقلاب اسلامی، مقاومت است. برای ترمیم تصویر زخم‌آلود فعلی چه باید کرد؟ ما مردم، قربانیان تلقینات امپراطوری رسانه هستیم. با خلق یک گلوله برفی کافرانه (یک تردید کوچک ظریف ذهنی که بر خلاف تمام القائات صلیبی است) در برابر هجمه تلقینات، می‌توان بهمنی علیه آنچه این امپراطوری برایمان ساخته است، ایجاد کرد. این روزها انعکاس سوختن مناطقی در ایالات متحده و ناکارآمدی دولتمردانش را شاید بتوان یکی از همین فرصت‌ها دانست که چاشنی خوبیست برای یک گزاره کافرانه! از این دست اتفاقات می‌رسند و می‌گذرند. شاید از همین فردا تصویر سوختن و آتش، جای خود را به بازخورد مدیریت شگرف آمریکایی دهد و ما کماکان قربانی روایت و تلقینات امپراطوری!
۲- انباشت انتقادات، تئوری و نظریات علمی-راهبردی متنوع و البته درخور، ما را به خوانندگانی حرفه‌ای بدل نموده که چه‌بسا هیچ‌گاه بازیگران صحنه اقدام و عملیات از آن بهره نبرده‌اند. مدت‌هاست در ساحت عمل با حرکت چشمگیری روبرو نبوده‌ایم. ویژگی اساسی بازی شطرنج اهمیت تک‌تک مهره‌هاست. هیچ مهره‌ای به دیگری برتری ندارد. قدرت و توازن نیروها اهمیت دارد. مهره‌ای اگر قربانی شد برای تحقق هدف اصلی است. برنامه‌ریزی‌ها بلندمدت است. برای تصمیمی استراتژیک گاهی مهره‌های مهم جابه‌جا می‌شوند. بازی حریف مورد تدقیق و تحلیل واقع می‌شود؛ تا دست او را بخوانیم.
خلاصه می‌توان گفت دعوت و پیشنهاد به اقدام (دست به مهره شدن) در کنار ارائه راهکار عملی، می‌تواند یکی از کارکردهای اندیشکده‌ها در ایران باشد و به‌جای تدوین و تهیه اسنادی موسوم به policy paper و…، باید “پیوست عملیات” ضمیمه محتوای راهبردی و سیاستی قرار گیرد.

 

دیدگاه خود را ثبت کنید