برایان کاتولیس (Brian Katulis) عضو ارشد موسسه خاورمیانه (Middle East Institute) در یادداشتی با عنوان “پیشبینی رویکرد خاورمیانه ترامپ: ابری با احتمال عدماطمینان بیشتر در پیش است” به بررسی سناریوهای احتمالی اقدامات ترامپ درخصوص خاورمیانه پرداخته است.
اقدامات دولت دوم دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده، در آغازین روزهای شروع به کار دولت ارتباط چندانی با مسائل سیاست خاورمیانه نداشت. ترامپ در روزهای اول، مجموعهای از دستورات اجرایی را صادر کرد که بر اولویتهایی مانند مهاجرت، تغییر سیاستهایاجتماعی و تغییر نحوه عملکرد دولت ایالاتمتحده متمرکز بود.
دراماتیکترین اقدام ترامپ، عفو بیش از ۱۵۰۰ جنایتکار محکوم بود که چهار سال پیش در تلاش برای لغو نتایج انتخابات ۲۰۲۰ که ترامپ شکست خورد، به کنگره آمریکا حمله کردند. این حرکت سیگنالی درخصوص سمت و سوی حرکت آمریکا در مورد مسائلی مانند تعهد به حاکمیت قانون، یکپارچگی نظام سیاسی و حمایت از مقامات مجری قانون به جهان ارسال کرد.
کاتولیس معتقد است: “خیلی زود است که پیشبینی کنیم ترامپ چه رویکردی در قبال سیاست آمریکا در خاورمیانه در پیش خواهد گرفت یا حتی چقدر منطقه را نسبت به سایر موضوعات در دستور کار خود در اولویت قرار خواهد داد. دولت او سیگنالهای متناقضی در مورد افراد و اقدامات سیاستی ارسال کرده است که بهاتدازه کافی درک روشنی از تصویر خاورمیانه را ارائه نمیدهند.”
این عضو ارشد موسسه خاورمیانه، پیشنمایشی از آنچه ممکن است در سه جبهه کلیدی در خاورمیانه رخ دهد را بیان کرده است:
۱- امور اعراب و اسرائیل: سیگنالهای اولیه متناقضاند. ترامپ با نام بردن از چهرههای کلیدی تیم خاورمیانه در اوایل دوره گذار پس از انتخاب مجدد خود، از جمله استیو ویتکاف به عنوان نماینده ترامپ در امور خاورمیانه، مایک هاکبی به عنوان نامزد او برای سفیر آمریکا در اسرائیل، و مشاور ارشد در امور عربی و عبری و مسعد بولوس به عنوان مشاور ترامپ در امورخاورمیانه، نشان داد که این موضوع در اولویت قرار دارد.
ویتکاف در روزهای پایانی دولت قبل از نزدیک با دولت بایدن همکاری کرد تا توافق آتشبس و آزادی گروگان بین اسرائیل و حماس را امضا شود، توافقی که برای اجرای کامل و تحقق پتانسیل آن مستلزم مذاکرات بیشتری است. ویتکاف این هفته نشان داد که نقشی فعال و عملی ایفا خواهد کرد و گفت که به عنوان بخشی از یک تیم بازرسی به اسرائیل و غزه سفر خواهد کرد تا مطمئن شود همه چیز مطابق برنامه پیش میرود. زنده نگه داشتن این توافق و انتقال از مرحله اول آن به دو مرحله بعدی کار کوچکی نیست. اما ترامپ روز دوشنبه هنگام امضای دستورات اجرایی و پاسخ به سؤالات خبرنگاران در دفتر بیضی شکل، کمی بدبینی نشان داده و گفت :«جنگ آنهاست. من مطمئن نیستم.»
یکی از دستوراتی که ترامپ امضا کرد، لغو تحریمهای آمریکا علیه گروههای شهرکنشین افراطی اسرائیلی بود که متهم به خشونت علیه فلسطینیان در کرانه باختری بودند. اقدامی که بایدن به اجرا درآورد و به نظر میرسید تأثیر چندانی نداشته باشد. در واقع، این گروههای شهرکنشین به حملات خود علیه فلسطینیها در این هفته ادامه دادند و خطر تشدید تنش در کرانه باختری را به همراه داشتند، جایی که نیروهای اسرائیلی و تشکیلات خودگردان فلسطینی عملیاتهای جدیدی را در جریان آرامش ضعیف غزه آغاز کردند.
در تصویر گستردهتر، به نظر مایک هاکبی، تحقق آرزوهای ترامپ برای یک توافق گستردهتر درخصوص عادیسازی روابط بین عربستان و اسرائیل و دریافت جایزه صلح نوبل بدون ایجاد مسیری معتبر برای راهحل دو کشوری، بعید است. بازگشت به خشونت، الحاق کرانه باختری توسط اسرائیل و عدم وجود مسیر مشخص برای راهحل دو کشوری، احتمال اینکه عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی برای عادیسازی روابط با اسرائیل موافقت کنند، را کاهش خواهد داد.
۲- ایران و محور مقاومت آن، سیگنالهای ترکیبی در جهت پرسنل و خطمشی: در مرحله اولیه انتقال ریاستجمهوری، بحث درباره اینکه چه کسی در تیم ترامپ خواهد بود و چه سیگنالهایی میخواهد ارسال کند، فروکش نکرده است. در سطح کابینه، ترامپ در حال انتصاب گروهی از وفاداران است که دستورات او را اجرا میکنند و به دنبال اجتناب از چالشها و اختلاف دیدگاههایی هستند که وی در اولین دوره ریاستجمهوریاش، با آن مواجه بود. در سطح کابینه، ترامپ این هفته برایان هوک را که در اولین دوره ریاست جمهوری خود به عنوان نماینده ایران در ایران خدمت میکرد و سمتی در هیئتمدیره مرکز ویلسون، یکاتدیشکده با بودجه فدرال در واشنگتن دی سی داشت، برکنار کرد.
یک سیگنال مهم در هفته اول دولت ترامپ با یک خبر احتمالی همراه شد، خبری مبنیبر اینکه ویتکاف علاوه بر کاری که در مورد اجرای آتشبس در غزه انجام داده است، ممکن است به عنوان رهبر سیاست در مورد ایران نیز عمل کند. اگر درست باشد، این امر تا حدی منطقی به نظر میرسد، زیرا برخی از همان شرکای خاورمیانهای که برای باز کردن قفل توافق آتشبس نقش کلیدی داشتهاند، میتوانند نقش مهمی در شکلدهی نحوه برخورد ایالاتمتحده با چالشهای ایران نیز داشته باشند.
در سطح ارشد، مقامات ارشد ترامپ مانند مایکل والتز، مشاور امنیت ملی و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، همگی مواضع جنگطلبانه در مورد ایران و برنامه هستهای آن را از دوره اول ریاستجمهوری ترامپ اعلام کردهاند. همزمان، ترامپ افراد دیگری را در تیم امنیت ملی خود که طرفدار رویکرد منفعلانهتری در قبال ایران هستند، معرفی یا منصوب کرده است، از جمله مایکل دیمینو، منصوب جدید در سطح میانی خاورمیانه در وزارت دفاع و البریج کولبی، نامزد رهبری دفتر سیاست پنتاگون.
زمان بیشتری طول میکشد تا تیم ترامپ رویکرد خود را در قبال ایران که در سال گذشته شاهد ضعیفتر شدن موقعیت منطقهایاش بوده است (حتی در شرایطی که برنامه هستهای و ظرفیت ایجاد هرج و مرج همچنان نگرانیهای اصلی است) اعلام کند.
یکی از اقدامات تیم ترامپ در روزهای ابتدایی فعالیت خود، اعلام حوثیهای یمن به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی بود، گروه شبهنظامی وابسته به ایران که سالهاست امنیت منطقهای را با اقداماتی مختلف از جمله حملات به کشتیرانی جهانی در منطقه تضعیف کرده است.
میتوان نتیجه گرفت، چالش ایران بزرگ جلوه کرده و چالشهای سیاسی متعددی در این راه وجود خواهد داشت. برخورد با پرونده ایران به شیوهای یکپارچه با مسائل اعراب و اسرائیل منطقی خواهد بود، به ویژه اگر هدف آمریکا همکاری نزدیک با شرکای منطقهای باشد.
۳- سیاست اقتصادی جهانی در حال ظهور ترامپ و تأثیر آن بر منطقه، دوره جدیدی از عدم اطمینان: یکی از حوزههایی که برای دولت دوم ترامپ اولویت بالایی دارد، اصلاح روابط اقتصادی آمریکا با قدرتهای بزرگ اقتصادی جهانی است. ترامپ سیگنالهای مختلفی از جمله تصور اعمال تعرفهها بر برخی از نزدیکترین شرکای تجاری آمریکا مانند چین، مکزیک و کانادا در اوایل فوریه را ارسال کرده است. اگر ترامپ همانطور که بسیاری انتظار دارند در سیاست اقتصادی جهانی خود به سمت آبهای ناشناخته حرکت کند، این میتواند تأثیرات گسترده ای بر روابط آمریکا در خاورمیانه، به ویژه با بازیگران اقتصادی بزرگتر مانند عربستان سعودی، ترکیه و اعضای گروه ۲۰ داشته باشد.
کشورها در حال حاضر خود را برای این دوره جدید مبهم آماده کردهاند و قصد دارند از ترامپ حمایت کنند. در هفته اول، عربستان سعودی برنامههایی را با ترامپ برای سرمایهگذاری بیش از ۶۰۰ میلیارد دلاری در ایالاتمتحده طی چهار سال آینده به اشتراک گذاشت. ترامپ در یک سخنرانی مجازی در مجمع جهانی اقتصاد داووس پاسخ وی را داده و تمایل خود برای درخواست از عربستان سعودی برای سرمایهگذاری بیشتر و کاهش قیمت نفت را اعلام کرد.”
انرژی شکلدهندهی بخش مهمی از روابط اقتصادی آمریکا با کشورهای خاورمیانه است و سیاست انرژی نیز یکی از اولویتهای اصلی دستورات اجرایی ترامپ با تمرکز بیشتر بر سوختهای فسیلی و دور شدن از انرژی سبز است. آمریکا همچنان یک تولیدکننده بزرگ انرژی در جهان است و در سالهای اخیر، تفاوتها در سیاست انرژی گاهاً موجب تضاد منافع بین امریکا و برخی از شرکایش در خاورمیانه شده است. پویاییای که حتی اگر آمریکا یک برنامه ملیگرایانه اقتصادی برای سیاست انرژی خود نیز اتخاذ کند، ممکن است دوباره تکرار شود.
این سه موضوع – امور اعراب و اسرائیل، ایران و سیاست اقتصادی جهانی – دستور کار کلی سیاست آمریکا را در ماههای آینده شکل خواهند داد و هنوز نتیجهگیری در مورد اینکه دولت جدید در این جبهه به کجا میرود، زود است. تاثیر متقابل بین این سه موضوع، لحن و سطح روابط آمریکا با نزدیکترین شرکای خود را شکل خواهد داد و چارچوبی را برای آنچهکه برای برنامه خاورمیانه آمریکا در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ ممکن یا غیرممکن است، ایجاد میکند.
منبع: Middle East Institute