تنها دو روز قبل از تجاوز اسرائیل به خاک ایران، اندیشکده صهیونیستی بگین-سادات متعلق به دانشگاه بار-ایلان در گزارشی با عنوان «پروسه باکو» نه تنها از پیوستن نمادین آذربایجان به پیمان ابراهیم استقبال کرد تا قبح عادیسازی در کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی شکسته شود، بلکه پیشنهاد داد که نسخه جدید پیمان ابراهیم از روابط فعلی میان اسرائیل و آذربایجان الگو بگیرد[۱].
حال در روزهایی که ایران در شرایط جنگی قرار گرفته و رژیم صهیونیستی مرزهای غربی کشور و بهخصوص استان آذربایجان شرقی را هدف شدیدترین حملات خود قرار داده، شاید نیاز باشد یک بار دیگر به شکلی جدی نگاهی به روابط اسرائیل و آذربایجان داشته باشیم.
ارتباط نزدیک میان اسرائیل و آذربایجان بر محور نفت، اسلحه و تجهیزات اطلاعاتی استوار شد. اسرائیل اصلیترین خریدار نفت آذربایجان است، ۴۰ درصد نفت آذربایجان به اسرائیل فروخته میشود و در مقابل از آن اسلحه خریداری میکند. اسرائیل ۵۰٪ نفت موردنیاز خود را از آذربایجان دریافت میکند و در مقابل ۶۰-۷۰ درصد از صادرات محصولات نظامی اسرائیل به بازار آذربایجان فروخته میشود.
از سال ۲۰۱۰ آذربایجان برای اتباع اسرائیلی معافیت ویزا وضع کرد و از سال ۲۰۱۷ معافیت مالیاتی در هر دو رژیم منعقد شد. دولت آذربایجان اعلام کرده تا سال ۲۰۱۶ مبلغ ۴.۸۵ میلیارد دلار از شرکتهای اسرائیلی تسلیحات نظامی خریداری کرده است. الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان اذعان کرده که رابطه آذربایجان و اسرائیل چون کوه یخی است که ۹۰ درصد آن در پشتپرده صورت میگیرد[۲]. در سال ۲۰۲۳ حجم صادرات اعلامشده اسرائیل به آذربایجان به ۱۵۱ میلیون دلار رسید. اما در مقابل رژیم صهیونسیتی ۱.۳۹ میلیارد دلار نفت خام از آذربایجان دریافت کرد. صادرات اعلامشده اسرائیلی شامل تجهیزات مخابراتی (۵۷.۵ میلیون دلار)، قطعات هواپیما (۲۶ میلیون دلار) و مواد شیمیایی کلراید (۱۹.۵ میلیون دلار) است[۳]. اما این ناترازی در مبادلات آشکار آنها با چه چیز جبران میشود؟
در دهه اخیر گزارشهای متعددی درباره تاسیس پایگاههای نظامی اسرائیلی در آذربایجان منتشر شده است. گزارشهایی که بهخصوص در نشریههای صهیونیستی و آمریکایی بهوفور یافت میشود. نشریه فارین پالیسی در گزارشی در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که فرودگاه نظامی سیتالچای در کنار دریای خزر برای حمله احتمالی به تاسیسات هستهای ایران در اختیار نیرو هوایی اسرائیل قرار گرفته است[۴]. در همان سال نشریه اسرائیلی هاآرتص نیز گزارش داد که «آذربایجان برای دسترسی به حریم هوایی ایران فرودگاهی در اختیار اسرائیل قرار داده است[۵]؛ ادعایی که توسط منابع آمریکایی روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت هم تایید شد[۶]. به گفته منابع آمریکایی، مقامات آذربایجان به اسرائیل اجازه دادند که پایگاههای سابق شوروی در کنار مرز ایران را جهت جمعآوری اطلاعات به کار بگیرد[۷]. حتی رسانههای صهیونیستی در ۲۰۲۱ خبری منتشر کردند که دو جنگنده اف-۳۵ ارتش اسرائیل بهطور دائم در آذربایجان مستقر هستند و از آنها برای حمله احتمالی به ایران استفاده خواهد شد[۸].
در ماه اوت ۲۰۲۴ قبل از عملیات وعده صادق ۲، شبکه صهیونیستی کان اعلام کرد مقامات ارتش اسرائیل به پرسنل خود در آذربایجان و گرجستان دستور داده این منطقه را تخلیه کنند. مسئلهای که نشاندهنده حضور جدی ارتش اسرائیل در پایگاههایی مخفی در آذربایجان بود[۹] نشریه اینتلجنسآنلاین نیز در گزارشی در ۲۰۲۳ به رابطه بسیار نزدیک دولت آذربایجان با دستگاههای امنیتی اسرائیلی همچون موساد و ۸۲۰۰ اشاره کرده و اعلام کرد ساختار نظامی اسرائیل از آذربایجان به عنوان پایگاههایی برای جنگ با ایران استفاده میکنند[۱۰]. در همین سال هاآرتص بار دیگر اعلام کرد که در رابطه آذربایجان اسرائیل میلیاردها دلار در ازای نفت و دسترسی به ایران مبادله میشود[۱۱]. حدود یک هفته قبل از تجاوز اسرائیل به خاک ایران نیز مقامات آذربایجانی به صهیونیستها تضمین دادند که در هر صورت صادرات نفت به اسرائیل را متوقف نمیکنند[۱۲] .
شرکتهای نظامی بزرگ اسرائیل همگی حضور پررنگی در آذربایجان دارند؛ شروعی که با شرکت البیت (Elbit) در سال ۲۰۰۷ شروع شد و پس از آن شرکت رافائل(Rafael) نیز وارد بازار آذربایجان شد. اما پس از ۲۰۱۱ و قرارداد ۱.۶ میلیاردی شرکت دولتی صنایع هوافضای اسرائیل (IAI) بود که اتحاد نظامی نفتی شکل گرفت.
شرکت دولتی صنایع هوافضای اسرائیل (IAI) با فروش پهپادهای انتحاری هاروپ، سامانه موشکی باراک، دو ماهواره جاسوسی و ایجاد یک مرکز نوآوری در باکو، مهمترین شریک آذربایجان است. در حدفاصل ۲۰۱۸-۲۰۲۲ فروش محصولات نظامی این شرکت به آذربایجان بهتنهایی معادل ۹٪ کل صادرات نظامی اسرائیل بود. بخش بزرگی از این قراردادها مربوط به فروش پهپاد انتحاری هاروپ (Harop) ساخت IAI است. پهپاد کنترلشوندهای که بیشتر برای شکار سامانههای راداری و حمله دقیق به اهداف طراحی شده و نقش تعیین کنندهای در نبردهای قرهباغ داشت. این پهپاد در روزهای اخیر در حجم زیاد در جلفا، تبریز و تهران علیه پدافند کشور ما استفاده شد.
سامانه موشکی باراک ۸ نیز توسط آذربایجان خریداری شده و برای دفاع هوایی در برابر هواپیما، موشک و پهپاد استفاده میشود. علاوه بر این، IAI پهپادهای شناسایی Heron 1 و Searcher 2 را نیز به آذربایجان پیشنهاد داده و حتی خط تولید مشترک پهپادهای Aerostar و Orbiter با همکاری وزارت دفاع آذربایجان و شرکت Aeronautics در باکو راهاندازی شده است .
شرکت UVision با پهپادهای انتحاری سری Hero (مانند Hero-30 و Hero-400EC) و شرکت Aeronautics با پهپادهای سری Orbiter (Orbiter 1K و Orbiter 3) نیز از تأمینکنندگان اصلی تجهیزات پهپادی آذربایجان هستند . شرکت Elbit Systems هم پهپادهای شناسایی Hermes و تجهیزات الکترونیک نظامی به ارزش میلیارد دلار به آذربایجان فروخته است. شرکت مخابراتی Tadiran و شرکت نفتی Newmed (شریک شرکت دولتی نفت آذربایجان در منبع گازی تمر صهیونیستی) و شرکت تجهیزات آب و فاضلاب I.D.E Technologies مهمترین شرکتهای اسرائیلی حاضر در آذربایجان هستند.
شرکت OurCrowd نیز مهمترین صندوق سرمایهگذاری فعال در حوزه استارتاپهاست که با دولت آذربایجان رابطه بسیار نزدیکی دارد و ارتباط مالی مستقیمی میان دولت آذربایجان و اکوسیستم فناوری اسرائیل ایجاد کرده است.
آذربایجان در سال اخیر تلاش کرد از طریق رزمایش مشترک با سپاه و ارتش این خطای شناختی را در ساختار حکمرانی ما به وجود آورد که بازیگری مستقل است. درست در سالی که جنگ ایران و اسرائیل وارد مرحله رویارویی مستقیم شد، آذربایجان بعد از سالها تنش و درگیری تصمیم گرفت در وضعیت خود با ایران تجدیدنظر کرده و سیاست تنشزدایی در پیش بگیرد. اما به نظر میرسد اسرائیل در حال تلاش است که علیاف را به زلنسکی خاورمیانه تبدیل کند و همانطور که پس از ۲۰۱۴ اقدام به نظامیسازی اوکراین کردند، به سرعت در حال تجهیز آذربایجان هستند تا در زمان مناسب از آن استفاده کنند.
پدید آمدن حوادث امنیتی متعدد در کنار مرز، بازشدن ناگهانی مرز آستارا، حمله به پدافند مرزی، استفاده از پهپاد غولپیکر هرون که قاچاق قطعات آن و شلیک از داخل امکانپذیر نیست و چندین شواهد ریزودرشت دیگر شائبه استفاده اسرائیل از حریم هوایی آذربایجان و بهخصوص فرودگاه سیتالچای را در بین کارشناسان نظامی پررنگ کرده است. از سوی دیگر خط لوله باکو-تفلیس- جیحان شاهرگ اصلی تامین انرژی اسرائیل است و ۴۰% از نیازهای نفتی اسرائیل از این طریق تامین میشود. برای ضربه به شاهرگ اقتصادی دستگاه جنگی اسرائیل، از کار افتادن این خط لوله بیشتر از اصابت موشک به پالایشگاه حیفا میتواند موثر باشد. خط لولهای که هرچند شرکای اروپایی زیادی نیز دارد، اما در نهایت در حال تامین سوخت جنگندههایی است که به خاک ایران تجاوز میکند و ازینرو هدفی مشروع محسوب میشود.
اسرائیل تلاش میکند الگوی آذربایجان را به عنوان نمونه موفق عادیسازی به سایر کشورها عرضه کند تا نشان دهد دوستی با اسرائیل چه منافعی میتواند بههمراه داشته باشد و هیچ عواقب نگرانکنندهای نیز ندارد؛ اما در نهایت این نمونه سازش و صلح با اسرائیل نیز در نهایت مانند الگوهای پیشین یعنی حکومت خودگردان، مصر و اردن هاشمی به درس عبرتی برای ملتها تبدیل خواهد شد؛ اما برای این که ما نیز در این مدرسه عبرت برای جهانیان الگو نباشیم، اقدامی به موقع لازم است که به جمهوری آذربایجان و سایر کشورها نشان دهد امکان حرکت موازی در دو سوی میدان وجود ندارد و آنها نمیتوانند با محکوم کردن ظاهری، همدستی با متجاوز و طمعشان برای تضعیف ایران را پنهان سازند. این حقیقت که کوچکترین ضربه به امنیت ایران باعث آسیبی کامل به موجودیت شکننده آنها خواهد شد، باید به شکل عملی به جهان نشان داده شود. گرهی که امروز به چند پهپاد باز میشود و جلوی بخشی از جسارتهای کنونی و تجاوزهای آتی را خواهد گرفت؛ اما نادیده گرفتن این بحران میتواند فردای ایران را در برابر برنامههای دشمن آسیبپذیرتر سازد. مهمتر از هرچیز میدان و دیپلماسی باید خود را با واقعیتهای جدید مطابقت بدهند و از وضعیت انفعال خارج شوند و کنشگر باشند. هزینه انفعال امروز، جوشش خونهای بیگناه و آیندهای تباه برای این خاک خواهد بود.